بعضی زخم ها هست
که هر روز باید روشونو باز کنی
و نمک بپاشی
تا یادت نره سراغ بعضی آدمها نباید رفت...
نباید...
اگه میخواهید بدونید آخرش چی میشه ادامه مطلب....
داستان مردی که هرگز نمی شناختم شنیدم
حتما خواست خدا بود...
او رئیس امنیت در یک شرکت در برج های دوقلو بود.از حادثه برج گفت و اینکه چگونه بعضی از افراد جان سالم به در بردند دلایل زنده ماندن این افراد اتفاقی بیش نبود...
مدیر شرکت بخاطر پسرش که مهد کودکشان شروع شده بود آن روز دیر رسید.....شخص دیگر بخاطر اینکه نوبتش بود کیک بیاره دیر رسید...و جالبتر کسی بود که آن روز کفش قرمز پوشیده بود اما مسافت زیادی را تا محل کار طی میکند و به خاطر کفش های نو پاهایش تاول میزند جلوی داروخانه می ایستد تا چسب زخم بخرد و به همین خاطر زنده میماند...
از اون روز به بعد:
وفتی تو ترافیک گیر میکنم..
برمیگردم تا تلفن رو جواب بدم...
و همه چیزای کوچک ناراحت کننده...
با خود فکر میکنم اینجا دقیقا همان جاییست که خدا خواسته من در آن لحظه در آنجا باشم
با هم به منزل رفتند. دزد نگاهى به اتاقها کرد و در حالى که چشمانش از گریه سرخ شده بود گفت:خانم، آن دزد دیشبى من بودم. براى رضاى خدا از شما گذشتم و خدا اینگونه به من مرحمت فرمود...
خدا می بیند و می پوشاند...مردم نمی بینند و فریاد میزنند!!!!
کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف کسی احتیاج ندارد..
به یاد داشته باش که گاه به دست نیاوردن آنچه می خواهی شگفت آورترین شانس توست...
چه غصه هایی که به خاطر اتفاقات بدی که در زندگی مان پیش نیامد خوردیم...!!!!
امید همیشه وجود دارد...این ما هستیم که تصمیم میگیریم با آن زندگی کنیم یا بدون آن...!!!
اندیشه کردن به این که چه بگویم؟ بهتر از پشیمانی از این که چرا گفتم؟!
آدمیزاد وقتی پیر میشود دو چیز در او جوان میشود...حرص مال و حرص عمر!!!
برای کوبیدن یک حقیقت خوب به آن حمله نکن بلکه بد ازش دفاع کن!!!
چند روز پیش برای عوض کردن روغن ماشینم به مکانیکی رفته بودم که دختر خانومی 27-26 ساله با کبکبه و دبدبه وارد شد و به مکانیک گفت :ببخشید آقا یه 710 میخواستم میشه لطف کنین بدین؟؟
مکانیک گفت :710 تا چی؟؟
دختر خانوم گفت : 710 تا هیچ چی؟!! ..710 ماشین من گم شده ..اگه میشه یه دونه بدین !!مکانیک گفت : 710؟؟؟ حالا این 710 چی هست ؟؟
دختر خانوم که عصبانی شده بود گفت : آقا مگه من باهات شوخی دارم میگم یه 710 بده ...چون خانومم فکر میکنی حالیم نیست نه خوبم حالیمه. !!!!!!!!!
مکانیک بیچاره گفت :خدا شاهده خانوم جسارت نکردم .. ولی من نمیدونم شما چیو میگین؟؟
دختره که فکر می کرد یارو داره جلو من دستش می ندازه گفت : بابا جون عجب مکانیک بی عرضه ای هستی تو ..همونی که وسط موتور ماشینه
..کارش نمیدونم چیه ولی همه ماشین خارجی ها دارن این قطعه رو .. مال منم همیشه بوده ...حالا من گمش کردم و یکی لازم دارم!!
مکانیکه که کلافه شده بود یه کاغذ داد به خانومه و گفت میشه شکل این قطعه رو بکشی این جا؟؟
دختر خانوم هم با کلی ژست انگار که الان داوینچی می خواد مونالیزا رو بکشه یه دایره کشید و وسط اون نوشت 710 مکانیک یه نیگاهی به شاهکار نقاشی انداخت و یه نگاهی هم به موتور ماشین من که درش باز بود کرد و گفت خانوم این قطعه رو که میگین تو این ماشین هم هست؟؟ دختر خانوم باخوشحالی جیغی کشید وگفت آره اوناش...!!!! میدونین چی رو نشون داد؟؟.........
این رو............ ..
عکسش رو گذاشتم ببینین!!
برای این که متوجه عکس بشو ید باید 180 درجه بچرخانیدش
این یه ایمبل بود که براتون گذاشتم...من که کلی خندیدم
سلام به همه ی دوستان خوب ما
اومدم بهتون بگم که فردا تولد سلطان پاپ ایران یعنی محسن یگانه هستش
تولد این افتخار بزرگ کشورمون رو به همگی تبریک عرض میکنیم......
این مطلب رو حتما تا آخر بخوانید...
برای دوستانتان هم ارسال کنید...
ادامه مطلب...
چهار شمع به سادگی می سوختند و در محیط آرامی صدای صحبت آنها به گوش می رسید
شمع اول گفت: من شمع صلح و آرامش هستم اما هیچ کس نمی تواند شعله مرا روشن نگه دارد من باور دارم که به زودی میمیرم....شمع صلح و آرامش ضعیف شد تا به کلی خاموش شد
شمع دوم گفت: من شمع ایمان هستم.برای بیشتر ادم ها دیگر در زندگی ضروری نیستم .پس دلیلی وجود ندارد که روشن بمونم...سپس با وزش نسیمی ملایم خاموش شد
شمع سوم با ناراحتی گفت:من شمع عشق هستم ولی دیگر توانایی ان را ندارم که بیشتر از این روشن بمانم انسانها مرا در حاشه زندگی شان قرار داده اند و اهمیت مرا درک نمیکنند آنها حتی فراموش کرده اند به کسانیکه دوستشان دارد باید عشق بورزند....طولی نکشید که شمع عشق خاموش شد
ناگهان....
کودکی وارد اتاق شد و سه شمع خاموش را دید ...چرا شما خاموش شدید؟شما یاید تا آخر روشن می ماندید وشروع کرد به گریه کردن
آنگاه شمع چهارم گفت: نگران نباش تا زمانیکه شعله ی من روشن است میتوانی بقیه شمع ها را روشن کنی چون من شمع امید هستم...
کودک با چشمانی که اشک شوق درآن می درخشید شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد...
هیچ وقت در زندگیتون آرامش.ایمان.عشق. امید را فراموش نکنید
۱-به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می ترسند تا از مرگ.
۲- حلزون می تواند سه سال بخوابد.
۳- اگر جمعیت چین در یک صف مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ وقت تمام نخواهد شد.
۴- خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال ۱۹۸۷ توانست ۴۰ هزار دلار صرفه جویی کند.
۵- ملت آمریکا بطور میانگین روزانه ۷۳ هزار مترمربع پیتزا می خورند.
۶- چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.
۷- پروانه ها با پاهایشان می چشند.
۸- گربه ها می توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند. در حالیکه سگ ها کمتر از ده صدا.
۹- تعداد چینی هایی که انگلیسی بلدند; از تعداد آمریکایی هایی که انگلیسی بلدند! بیشتر است.
۱۰- فیل ها تنها حیواناتی هستند که نمی توانند بپرند.
۱۱- هربار که یک تمبر را زبان می زنید، ۱/۱۰ کالری انرژی مصرف می کنید.
۱۲- تمام خرس های قطبی، چپ دست هستند.
۱۳- اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود.
۱۴- اگر بصورت مداوم ۸ سال و ۷ ماه و ۶ روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده اید.
۱۵- کوتاهترین جنگ در تاریخ ۱۸۹۶ بین نازی ها و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید.
۱۶- هر تکه کاغذ را نمی توان بیش از ۹ بار تا کرد.
۱۷- چشم های ما از بدو تولد همین اندازه بوده اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ وقت نمی تواند متوقف شود.
۱۸- در هرم خئوپوس در مصر که ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد ساخته شده است. به اندازه ای سنگ بکار رفته که می توان با آن دیواری آجری به ارتفاع ۵۰ سانتی متر دور دنیا ساخت.
۱۹- .I am کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است.
۲۰- اگر تمام رگ های خونی را دریک خط بگذاریم، تقریبا به اندازه ی فاصله زمین تا ماه است
میدونم نمی دونستید...
عنکبوتهای ماده بعد از جفتگیری نرهای خود را میخورند...آنها تنها موجوداتی هستند که فهمیده اند شوهر اصلا به درد نمیخوره !!پیشاپیش روز زن مبارک
آلمانی ها معتقدند:اگه یه طاوس داشته باشی که برات ناز کنه...یه تمساح که برات اشک بریزه و یه روباه که گولت بزنه....دیگه احتیاجی به زن نداری!!!.>>پیشاپیش روز زن مبارک<<
و خدا زن را نمک آفرید تا مرد را از گندیدگی نجات دهد..!!
بقیه اش ادامه مطلب...
آرامش چیست؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به آینده واعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا
روزی حضرت سلیمان در کنار دریایی نشسته بود نگاهش به مورچه ای افتاد که....
باز هم یه مطلب جالب حتما بخونیدش
ادامه مطلب...
الهی از فکر تو بیرون نرود فکرو خیالم...نکند فرقی به حالم...چه برانی ....چه بخوانی..چه به اوجم برسانی...چه به خاکم بکشانی..
گاهی ارزش یک لحظه رو وقتی می فهمی که واست تبدیل شده به خاطره...
هیچ وقت عشق رو از کسی گدایی نکن...چون عشق واقعی حاصل تمنای دو قلبه نه یکی...
همیشه حرارت لازم نیست...گاهی از سردی یه نگاه میتوان "آتش" گرفت
فیزیک خیلی آسون تر میشد .....اگه به جای سیب درخت سیب روی سر نیوتون می افتاد!!!!
سکوتم را به باران هدیه کردم/تمام زندگی را گریه کردم/نبودی در فراق شانه هایت /به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
آرزو می کنم هیچ راه نجاتی نداشته باشی وقتی غرق در خوشبختی هستی...
در عجبم از زنان که از خدا به این بزرگی فقط یه شوهر میخواهند و از شوهر به این درماندگی تمام دنیا را...!!!(شکسپیر)
می فرستم این پیامک را به دوست/او که صد خصلت زیبا در اوست/با مرام و با صداقت و با ادب/ای پیامک صورت او را ببوس
با سلام شما در مغازه قصابی دیده شده اید که بیانگرتمکن مالی شماست.....لذا جهت انصراف از گرفتن یارانه ها به سایتrefahi.irمراجعه کنید
شکسپیر میگه:وقتی زنت گریه میکنه میخواهد خرت کنه....وقتی میخنده خرت کرده...
دنیایم را به لبخندت میبخشم...هراسی نیست.....تو شاد باش دنیا از آن من است
همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدمهایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیباییها و نعمتهایش شکر میکنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر میآورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین نوع شخصیتها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد که باید از آنها دوری کرد:
● خودشیفته ها
این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین میپندارند که دنیا گرد آنها میچرخد. این افراد مانند کنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشکار خواستههای خود را بیان میکنند. گاهی به نظر میرسد باید به آنها گفت: "فقط خودت مهم نیستی که!" این افراد فقط خواستههای خود را در نظر میگیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته میشود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا میکنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواستهها و امیال خود میکنند که دیگر چیزی برای خودتان باقی نمیماند.
● منفی گراها
این دسته قادر به درک خوبیها و شادیها نیستند. اگر به آنها بگویید که امروز روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر میدهند؛ اگر از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات نهایی به شما هشدار میدهند. آنها شادی را نابود میکنند. دید مثبت شما به زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی میدهد. قبل از آنکه متوجه شوید، منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادیها پشت شیشههای خاکستری پنهان میشود
● افرادی که همیشه در مورد دیگران قضاوت میکنند
مواردی که شما زیبا و دلفریب میبینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است. اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به کل اشتباه میشمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش کنید، آنها آن را بد یا مایه نگرانی قلمداد میکنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند. اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمیکشد که شما هم یکی از آنها خواهید شد.
● خود رایها
تخصص این عده کنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممکن است چنان مهارتی هم داشته باشند که شما اصلا متوجه کنترل آنها نشوید تا زمانی که دیگر دیر شده است. این افراد نقطه ضعفهای شما را پیدا میکنند و از این طریق به خواستههای خود میرسند. این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف قرار میدهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام کاری پیدا میکنند که لزوما انجام نمیدهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویتهای شخصی و توانایی درک واقعیت مساله را ازدست میدهید و به ناگاه دنیا حول محور خواستهها و اولویتهای آنها قرار میگیرد.
● همیشه ناامیدها
اگر طرح جدید و بکری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان میدهند که با شکست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی که موفق میشوید، شما را دلتنگ و افسرده میکنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار میدهند که دستیابی به آرزویتان غیرممکن است.
این افراد "آنچه هست" را باور دارند و نسبت به "آنچه خواهد شد" مشکوک و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب میشود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالیکه پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت گذاری است، رویای ناممکنها و تلاش برای دستیابی به دوردستها.
● آنهایی که نمیتوانند صممیمی شوند
در کنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید کرد؛ داستانی خنده دار تعریف میکنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل میدهند. در پی بی توجهی آنها، شما غمگین و افسرده میشوید. یکی از مهیج ترین اتفاقاتی را که برایتان پیش آمده تعریف میکنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تکان میدهند. روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی معنی است. زمانی که شما واقعا به یک دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی که نیازمند انتقادی سازنده هستید، از همانی که هستید تعریف میکنند و اگر حمایت بخواهید، شما را محکوم به شکست میدانند.
● حرمت شکنها
این افراد در بدترین زمان و به بدترین شکل ممکن حرفی میزنند یا کاری انجام میدهند؛ در یک کلمه حرمت نگاه نمیدارند. شاید این فرد کسی باشد که به او اعتماد کرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده کرده و رازتان را برملا میکند. شاید یکی از نزدیکان تان باشد که در کارهایی که به او ارتباط ندارد دخالت میکند، یا شاید همکاری باشد که رفتاری تحقیرآمیز پیشه کرده است.
● آنهایی که همیشه متوقع هستند
هیچ وقت نمیتوان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را نمیدانند و خواستههایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمیکنند.
یک ساعت که آفتاب بتابد خاطره ی آن همه شبهای بارانی از یاد می رود...این است حکایت آدمها
من تا همیشه میتوانم تو را از میان تمام مردم دنیا تشخیص بدهم....بشرطی که چشمانت را نبندی
دلم از نبودنت پر است...آنقدر که اضافه اش از چشمانم بیرون میریزد
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
حالا که به جای دل بستن یخ بسته ام....آهای!روی احساسم پا نذارید...لیز میخورید
هر وقت رفتین دکتر ازتون پرسید "اینجا درد میکنه؟"بهش دروغ بگبد.چون دقیقا همونجا رو فشار میده
نگی که ما گداییم/نگی که بی وفاییم/ما اهل هر جا هستیم/مخلص بعضیاییم
آدمها را بی آنکه به وجودشان نیازی باشد دوست داشته باشم....کاری که خدا با ما میکند
مشکل اینجاست که از هر کرمی انتظار پروانه شدن داریم
آن نازنین کجاست که یادم نمی کند؟/صد غم به سینه دارم وشادم نمی کند؟/یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست/امشب به یاد کیست که یادم نمی کند؟/
پاهایم را که درون آب میزنم ماهی ها جمع میشوند.شاید اینها هم فهمیده اند که عمری "طعمه ی روزگار "بودیم
برای کوبیدن یک حقیقت خوب به آن حمله نکن!! بد ازش دفاع کن
دوست عزیز!!!!کلاس داشتنیه...گذاشتی نیست!!!!جهت اطلاع عرض کردم
مراقب تاثیری که روی جهان میگذارید باشید...
هیتلر و چارلی تقریبا همسن بودند..هیتلر فقط 4 روز از چارلی کوچکتر بود..
چارلی گفته:این سرنوشت ما دو تا بود که یکی دنیا را به خنده بندازه و دیگری به گریه...اگر سرنوشت میخواست کاملا بر عکس میشد...
تفاوت تنها یک کلاه بود...
(این متنی بود که زیر عکس نوشته بود ...چون سایز عکس را کم کردم خیلی واضح نبود....ببخشید دیگه)
تحول در شعر عاشقانه ی فارسی:
حافظ:تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت....جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
فروغ:ای شب از رویای تو رنگین شده....سینه از عطر توام سنگین شده
سهراب:دوست را زیر باران باید برد...عشق را زیر باران باید جست
بچه ژیگولای امروزی:دوست دارم کثافت...لعنت به اون قیافت
خوب همانطوری که مشاهده کردید شعر عاشقانه ما رو به پیشرقته و در سال های آینده ما به یکی از صاحبان سبک شعر نو عاشقانه میرسیم...
هوس...صد شرف دارد...به عشق دروغی...که ریاکارانه خیانت می کند.
یه چندتا اس ام اس خیلی قشنگ براتون گذاشتم...
بقیه اش ادامه مطلب....
نظر هم یادتون نره
مارک آنتونی از جنیفر لوپز خواسته است زندگی مشترکشان را دوباره شروع کنند اما لوپز این پیشنهاد را رد کرده است و دلیل آن را عشق جدیدش به نامزد 25 ساله اش کاسپر عنوان کرده است و میگوید ترجیح میدهد به آینده فکر کند.اگرچه ماه هاست این دو جدا از هم زندگی میکنند اما مدارک طلاق رسمی آنها تازه آماده شده است. مارک آنتونی 43 ساله بعد از آماده شدن مدارک از جنیفر لوپز تقاضا کرده بود فرصتی دوباره برای زندگی مشترکشان قائل شود اماجنیفر 42 ساله اعلام کرده است:
آنها بعد از 9 ماه جدایی به تازگی مدارک طلاق رسمی را امضا کرده اند و حاصل این ازدواج دوقلوهای 4 ساله آنها هستند که با جنیفر لوپز زندگی میکنند.
از همان ابتدا دروغ گفتند
مگر نگفتند که "من" و "تو" "ما" میشویم؟
پس چرا حالا اینقدر "من"تنهاست؟
از کی "تو" اینقدر سنگدل شد؟!..
اصلا این "او" را که بازی داد؟!..
که آمد و "تو" را با خود برد و شدید "ما"!
می بینی؟
قصه ی عشقمان
فاتحه ی دستور زبان را خواند...
.: Weblog Themes By Pichak :.